برایان فریل نویسنده شرایط زندگی، آدمها و تناقضها و تضادهای انسانها را در عصر حاضر به تصویر کشیده است. در این نمایشنامه، «مایکل» مرد جوانی است که روند داستان، تغییرات اجتماعی و صنعتی شدن جامعه ایرلندی و تأثیرات آن را بر خانوادهاش از کودکی تا جوانی روایت میکند. مایکل در هفت سالگی، در روستای «بالی بگ» در ایرلند به همراه پدرش «جری» و مادرش «کریس» زندگی میکند. در زندگی آنها زنان دیگر از جمله: معلّم مدرسه «کیت»، «مگی» و «اگنس» و «رز» که هر کدام نسبت قومی و خویشی با مایکل دارند نیز حضور دارند. آنها از راهنماییهای کشیش روستا، پدر «جک» نیز استفاده میکنند. با گذشت زمان مایکل با اشتیاق بیشتری جشن خدای غیرمسیحی به نام «لوناسا» را درک میکند. به تدریج خانوادة او، با روند صنعتی شدن که با آمدن رادیو، و تبدیل مشاغل خانگی بافندگی به کارخانههای عظیم جثه آغاز میشود. مایکل هر روز شاهد تغییرات واقعی است و حوادث ننگین و تأثیرات مخرب آن را بر روی خانوادهاش که بیماری، آسایشگاه و سرانجام مرگ او را به دنبال دارد را روایت میکند.

برنده ی جایزه ی الیویر بهترین نمایشنامه سال 1991
برنده ی جایزه ی تونی بهترین نمایشنامه ی سال 1992
برنده ی جایزه ی اونینگ استاندارد برای بهترین نمایشنامه ی سال 1991
برنده ی جایزه ی حلقه ی منتقدان نیویورک برای بهترین نمایشنامه ی سال 1992
نامزد جایزه ی درامادسک برای بهترین نمایشنامه ی سال 1992
برایان فریل یکی از بهترین نمایشنامه نویسان معاصر ایرلند است. او در سال 1929 به دنیا آمده است. از میان نمایشنامه های او می توان به آثاری چون فیلادلفیا، آزادی شهر، اشراف، برگردان ها، مالی سویینی و در لوناسا اشاره کرد.
در آثارش نگاه شاعرانه ی خود را به زبان تئاتر برمی گرداند. فریل ما را قادر می کند تا شرایط زندگی آدم ها و تناقض ها و تضادهایشان در عصر حاضر را بهتر درک کنیم.
در لوناسا برای اولین بار در آگوست 1990 در دوبلین اجرا شده است.